گاه نوشت های یک "من"

گاه نوشت های یک "من"
طبقه بندی موضوعی



آخه خواهر بزرگوار، برادر ارجمند! من به این کاری ندارم که توی تبلیغ اشاره نفرمودید که مردم تخم مرغ واقعی بخورن، نه این گلوله های مصنوعی و هورمونی که به خوردمون میدن ! ولی لااقل این تبلیغی که شونصد جا توی مترو زدین رو با یه عکسی میزدین آدم حس نکنه دارید بچه رو با تخم مرغ خفه می کنید :| اصن استیصال از چشای بنده خدا میباره:|

نظرات  (۹)

((((= عکسو
پاسخ:
می بینی تو رو خدا ؟:|
اونا اینقدر فکر پول شمردن هستن فکر نکنم اصلا به این پوسترا توجه کنن  :|
پاسخ:
چی بگم...
  • مهدیه عباسیان
  • اشتباه نکنید، بچه جان اون قدر خورده که داره میترکه. ولی نمیتونه از این تخم مرغ لذیذ دل بکنه، نمی تونه...
    بعد قیافش به خاطر ناتوانیش اینطوری شده :)
    پاسخ:
    واقعا تو چشای این مفلوک ولع می بینی ؟!
  • هَشت حَرفی
  • بهترین طراحای گرافیک بیکارن، بعد دادن یکی طراحی کرده که حداقل تشخیص نداده اثر عکس تبلیغ رو.
    پاسخ:
    حتما فامیلشون بوده
  • دخترِ انـــــــــــار
  • 😂 غرض تخم مرغ بوده که حاصل شده !
    پاسخ:
    اره باز خدا رو شکر بچه زنده ست هنوز :))
    والا به خدا! 
    حالا داره تخم مرغ اپ پز میخوره دیگه زردشو نخوره-ـ- اصن خوشم نمیاد !:))
    پاسخ:
    خوشمزه ست که 
  • دچــ ــــار
  • ممنون بابت تذکر :)
    پاسخ:
    :)
  • سراج الدین
  • بخور
    بخور 
    د بخور دیگه
    مگه با خودته که نخوری
    پاسخ:
    :) :) :)
    واقعاهاا :-)
    پاسخ:
    واقعا ها :)