گاه نوشت های یک "من"

گاه نوشت های یک "من"
طبقه بندی موضوعی




من مهندس بوده ام دلدادگی شانم نبود
تازگی ها گلفروشی تازه کارم کرده ای




از همان روزی که در باران سوارم کرده ای

با نگاهت هیچ می دانی چکارم کرده ای؟

با تو تنها یک خیابان همسفر بودم، ولی

با همان یک لحظه عمری بی‌قرارم کرده ای

جرعه ای لبخند گیرا از شراب جامدت

بر دلم پاشیده‌ای، دائم خمارم کرده ای

موج مویت برده و غرق خیالم کرده است

روسری روی سرت بود و دچارم کرده ای

تازه فهمیدم که حافظ در چه دامی شد اسیر

با نگاهت، خنده ات، مویت شکارم کرده ای

در خیابان اولین  عابر منم هر صبح زود

در همان جایی که روزی غصه دارم کرده ای

رأس ساعت می رسی، می بینمت، رد می شوی...

کم  محلی  می کنی، بی اعتبارم  کرده ای

من مهندس بوده ام، دلدادگی شأنم نبود

تازگی ها گلفروشی تازه کارم کرده ای

در نگاه دیگران پیش از تو عاقل بوده ام

خوب‌ کردی آمدی... مجنون تبارم کرده ای

در و لا الضالین حمدم خدشه ای وارد نبود

وای من، محتاج یک رکعت شمارم کرده ای



نظرات  (۶)

ورقه ها تمرین انتگرال هست؟؟
خطو داشته باش مهندس وار 😍و همانا فوضول ها چشمانشان در حد تلسکوپ هابل کار میکند 😂😂
باید اهل دلداگی باشی با این شعرا فیض ببری: )
 ما هم گزیده ی از بهترینا رو اینجا میخونیم:)
پاسخ:
نه عزیزم ترمودینامیکه :))

از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند ... سخت دلبسته ی این ایل و تبارم چه کنم...


شما لطف دارید عزیز دل :)
  • مهدیه عباسیان
  • همان به که سکوت اختیار کنم...
    :))))
    پاسخ:
    برو خدا رو شکر کن که منم سکوت اختیار میکنم :))
  • آرزوهای نجیب (:
  • آخی 
    اون بیت اولیه عالی بود ها (:
    پاسخ:
    :) 

  • آقاگل ‌‌‌‌
  • مشکل درد عشق را حل نکند مهندسی (ترمودینامیکش که هیچی :دی)

    .
    در جای دیگه هم شاعر میگه:

    تو وقتی درس می خوانی نگاهت میپرد از من
    به درس و بحث و تحصیل ات حسادت می کنم حتی...

    پاسخ:
    رنجور عشق به نشود جز به بوی یار ....


    چقد خوب بود این بیت ...
  • مهر نویس
  • من برعکس شما:

    شرط پدرت بود مهندس شوم اخر 
    ما شاعرگان را چه به سینوس و کسینوس:)
    پاسخ:
    چه قشنگ :)) نشنیدهب ودمش
    امان از این حواس پرتی ها...
    پاسخ:
    سلام
    خوش اومدین :)